فرمانبرداری
این افراد فرمانبردار آن قدر نیازهای خودشان را فدای خواسته های دیگران می کنند که از آن طرف بام می افتند.
این ها حتی می ترسند نیازهای خود را بیان کنند و از بیان آن احساس گناه دارند.
فکر می کنند اگر اول به خودشان اهمیت دهند، به طرف مقابلشان آسیب رسانده اند.
اولویت با دیگران
همیشه یا از روی احساس وظیفه ای که رهایشان نمی کند یا از ترس از دست دادن دوستانشان،
نیازهای دیگران را اولویت زندگی خود قرار میدهند.
کودک تحت سلطه
بیشتر این افراد در کودکی تحت سلطه یکی از والدین بوده اند و زندگی و رفتارهایشان کنترل می شده است.
رسیدگی به خواسته هایشان پیش از خواسته های دیگران، به آنها احساس عذاب وجدان میدهد و حس می کنند تنها یا طرد شده اند.
مرور خاطرات کودکی
این افراد با وارد رابطه شدن با افرادی سلطه گر و خودخواه، مدام خاطرات کودکی را برای خود باز آفرینی می کنند
و تصور دارند این یک مسئله طبیعی است که آدم به نیازهای دیگران بیشتر از خودش اهمیت دهد
یا اینکه با افرادی نیازمند ملاقات می کنند که مدام برای رفع مشکلات و احتیاجاتشان به آنها پناه می آورند.
منع کودک از انجام برخی کارها
در دوران کودکی لازم است پدر و مادر، کودک را از انجام دادن یک سری از کارها منع کنند.
این محدودیت سازی باید به شیوه ای درست انجام شود؛
چون اگر این اتفاق نیفتد، فرد در بزرگسالی دچار تله استحقاق خواهد شد.