بی اعتمادی
افراد درگیر با تله ی بی اعتمادی، به دیگران اجازه صمیمیت نمی دهند.
آنها به نوعی از برقراری رابطه صمیمانه با دیگران احساس بدی دارند.
انتظار صدمه دیدن
همیشه انتظار صدمه دیدن از دیگران را دارند یا هر رفتار عادی را بدرفتاری با خود تلقی می کنند.
همیشه در تعاملات اجتماعی شان با عینک بدبینی به افراد نگاه می کنند
و مدام در انتظار دروغ شنیدن، مورد سوءاستفاده قرار گرفتن، تحقیر شدن و کلاهبرداری هستند
به همین دلیل همیشه سعی در محافظت از خود دارند،
به دیگران اجازه صمیمی شدن نمی دهند
و نسبت به هر رفتاری مشکوک هستند.
رابطه، ممنوع
افرادی که در دام این تله گرفتار می شوند، با شگردهای مختلف سعی می کنند از برقراری هر نوع ارتباطی سر باز زند
یا با دیگران روابطی سطحی و تظاهر آمیز برقرار کنند.
نمی توانند هیچ وقت با کسی درددل کنند یا از مشکلاتشان حرف بزنند،
با دیدن کوچکترین بدرفتاری از افراد، کینه به دل می گیرند و به سرعت آن رابطه را ترک می کنند
کودک غیر مستقل
کسانی که در کودکی از انجام کارهایشان به صورت مستقل منع شده یا آسیبی دیده باشند،
در بزرگسالی با دو تله آسیب پذیری و وابستگی دست و پنجه نرم خواهند کرد.
حمایت بی چون چرای والدین
آسیب پذیری کسانی که در کودکی تحت حمایت بی چون و چرای والدینی نگران بودند
و دائم از آنها شنیده اند که همواره تحت تعقیب خطراتی هستند،
در بزرگسالی به افرادی نگران و مضطرب تبدیل می شوند
و اگر زودتر به دلایل وجود این نگرانی های بی مورد پی نبرند،
در دام تله آسیب پذیری دست و پا خواهند زد.
سلامتی
والدین این افراد در کودکی همیشه نگران سلامتی شان بوده اند،
به آنها توجه بیش از حد نشان داده اند
و هرگز به آنها اجازه نداده اند به دلیل وجود خطرات احتمالی با هم سن و سال هایشان بازی کنند یا از خانه بیرون بروند.
این افراد در بزرگسالی به حدی درگیر ترس های غیر واقع بینانه می شوند
که از انجام دادن معمولی ترین کارها هم وا می مانند
و تمام انرژی و توانشان را صرف محافظت از خود می کنند.
نگرانی
آنها یا نگرانند به بیماری های صعب العلاج دچار شوند
یا نگران ہی پولی، فقر و فلاکت هستند
و یا در ترس سیل، طوفان و زلزله به سر می برند.
بعضی از این افراد آنقدر در این افراط پیشروی می کنند
که حتی حاضر نیستند به دلیل وجود خطرات احتمالی از خانه شان بیرون بیایند و به انجام معمولی ترین کارها بپردازند.