افسردگی
افسردگی شایع ترین اختلال خلقی و عاطفی و بزرگترین بیماری روانی قرن حاضر است.
نسبت افسردگی در زنان دو برابر مردان است.
زنان به علت حساسیتهای بالا، زودرنج بودن، عاطفه شدید و توجه زیاد به جزئیات،
بیشتر در معرض احساسات و هیجانات منفی و بالاخره افسردگی هستند.
همچنین از دیگر عواملی که زنان را به سمت افسردگی سوق میدهد،
میتوان به استرس و فشارهایی که در بیرون از محیط خانه تحمل میکنند، اشاره کرد.
زیرا امروزه به علت هماهنگ نبودن وظایف همسری با وظایف مادری از یک سو
و اشتغال زنان از سوی دیگر، فشار روحی مضاعفی به آنها وارد میشود.
استرسهای ناشی از عوامل محیطی، مشکلات اجتماعی و خانوادگی،
تعصبات خاص فرهنگی و نبود شرایط تفریحی مناسب را از دیگر عوامل تشدید کننده افسردگی زنان و حتی مردان میتوان برشمرد.
افسردگی به ارث می رسد؟
اگر چه عوامل ژنتیکی در بسیاری از موارد افسردگی مهم به نظر می رسند،
اما مکانیسم دقیقی مبنی بر اینکه افسردگی به ارث برسد شناخته نشده
و ممکن است از خانواده ای به خانواده دیگر متفاوت باشد،
همچنین مشخص شده است حتی در افرادی که آسیب پذیری ژنتیکی دارند،
برای ایجاد افسردگی به عوامل غیر ژنتیک از جمله عوامل جسمی، عوامل مربوط به محیط و کیفیت ارتباط با دیگران نیاز باشد.
افسردگی واکنش روانی–زیستی در برابر فشارها و استرس های زندگی است.
چنین حالت واکنش در اختلال خلقی محدود به زمان و مکان خاص نبوده
و می تواند در هر زمان و مکان و برای هر شخصی در هر موقعیتی که باشد پدید آید.
در واقع خلق آدمی حاصل مجموعه ای از واکنش های عاطفی در یک موقعیت خاص و زمان معین است
که آکنده از گرایش های هیجانی غریزی بوده و حالت های روانی به احساس انسان هم خوشایند یا ناخوشایند می دهد.
در بین دوقطب لذت و درد در نوسان است.
افسردگی چگونه می تواند به یک خلق افسرده تبدیل گردد؟
یک تغییر محسوس با انحراف از حالت طبیعی و متعادل خلق می تواند به صورت اندوه و غم زدگی مشخص گردد.
اگر اندوه بر حسب این که شدت یا مدت زمان آن از حد متعارف تجاوز کند
یا در یک شرایط خاص به صورت یک اختلال قابل توجه و بیمار گونه ظاهر شود
می تواند به یک خلق افسرده تبدیل گردد.
افسردگی اگر درمان نشود یک بیماری ناتوان کننده و مزمن می شود که بهترین دوران عمر شخص را به هدر می دهد.
اما در صورت درمان به موقع و صحیح می تواند از عواقب بعدی آن جلوگیری شود.
افسردگی اختلالی است که مهمترین خصوصیت آن تغییر خلق و در واقع احساس غمگینی است
که درجه ابتلا به آن می تواند از یک ناامیدی خفیف تا احساس یأس شدید ممکن است نوسان داشته باشد.
این تغییر خلق نسبتا ثابت و برای روزها، هفته ها، ماه ها یا سال ها ادامه دارد.
افسردگی بر روی کل بدن اثر می گذارد و تمام حوزه های زندگی یک فرد را تحت تأثیر قرار می دهد.
افسردگی خفیف
اختلال افسردگی خفیف شایع ترین نوع افسردگی است و علی رغم اسم آن، سندرم مداوم ناخوشایند و ناتوان کننده ای می باشد.
خلق، رفتار، و سایر علائم بیمار از نظر خود او و دیگران کاملاً با شخصیت و رفتار معمولی وی تفاوت دارند.
بیمار مشخصاً از خلق پایین، فقدان انرژی و لذت ، و اختلال خواب شکایت می کند.
الگوی آشفتگی خواب متغیر است،
ولی غالباً عبارتست از اشکال در به خواب رفتن ، ناآرامی در خواب، همراه با دوره هایی از بیدار شدن در طی شب
و معمولاً بر خلاف اختلال افسردگی شدید، خلق هنگام غروب پایینتر و وخیم تر از صبح است.
سایر علائم عبارتنداز :
اضطراب ، انواع هراس ها، علائم وسواسی .
هر چند علائم اضطراب می تواند در تمام درجات اختلال افسردگی مشاهده شود
ولی در موارد خفیف افسردگی هم ممکن است شدید بوده و مشابه مواد شدید افسردگی باشد.
افسردگی متوسط
علائم و نشانه های افسردگی متوسط
وضع ظاهری | ظاهر غمگین، کندی روانی–حرکتی |
خلق پایین | احساس بدبختی و فقدان خوشحالی، تغییرات شبانه روزی، صبح ها بدتر می شود |
فقدان علاقه و لذت | کاهش انرژی، ضعف تمرکز ضعف حافظه از نظر بیمار (ذهنی) |
تفکر افسردگی | افکار بدبینانه و احساس گناه، اعتقاد به ناکامی و شکست شخصی، ناامیدی، افکار خودکشی، سرزنش خود، عقاید خود بیمار انگارانه |
علائم زیست شناختی | سحرخیزی و سایر اختلالات خواب، کاهش وزن، کاهش اشتها، کاهش سائق جنسی |
سایر علائم | علائم وسواسی ، مسخ شخصیت و غیره |
افسردگی شدید
هنگامی که اختلالات افسردگی شدیدتر می شوند، تمام تظاهرات مربوط به اختلال افسردگی متوسط با شدت بیشتری بروز می کند
بعلاوه ممکن است علائم دیگری نیز رخ دهند که در اختلال افسردگی متوسط دیده نمی شوند؛
این علائم شامل هذیان ها و توهم ها هستند (علائم روان پریشی ، اختلالی که با این علائم توام باشد.)
این افراد معمولاً برداشتی محدود، غلط، ناقص گمراه کننده از محیط خود دارند
در نتیجه رفتار آنها با واقعیات محیطی متناسب نبوده و به نتیجه مورد نظر منجر نمی گردد
عدم موفقیت در تحصیل یا کار، از دست دادن یکی از عزیزان و آگاهی از اینکه بیماری یا پیری توان ما را به تحلیل می برد،
از جمله موقعیت های هستند که اغلب موجب بروز افسردگی می شوند
افسردگی چه زمانی نابهنجار تلقی می شود؟
افسردگی زمانی نابهنجار تلقی می شود که یا با واقع های که رخ داده متناسب نباشد
و یا فراتر از حدی که برای اکثر مردم نقطه آغاز بهبود است ادامه یابد
و از دیگر خصوصیات می شود به حزن، اندوه شدید و احساس تنهایی و نومیدی شدید اشاره داشت،
آنها احترام و ارزش به خود را از دست داد و مرتب خود را سرزنش و تحقیر می کنند
و هر روز صبح با حالت بیقراری و خستگی از خواب برخاسته در کارهای روزانه با کمبود انرژی روبرو می شوند
دو مشخصه اساسی افسردگی ناامیدی و غمگینی است
فرد رکود وحشتناکی را در خود احساس می کند
نمیتواند تصمیم بگیرد اغلب افسردگی با غمگینی اشتباه می شود
در حالیکه غمگینی وقتی است که برای فرد موقعیتی به پیش می آید که موجب غمگینی او شود
ولی این حالت روانی با هم شدن بنیه معنوی فرد همراه نیست
اما در افسردگی کیفیت خلق در شخص تأثیر عمیق گذاشته و ادراک او را از خودش و محیط اطرافش دگرگون می کند.